چند وقتیه به خاطر یه سری دلیل حالم خرابه 

بعد تو این حال خراب مزخرف من میرم فیلم درام نگاه می کنم 

هیچی دیگه افسرده شدم 

افسرده پریشون

من کلا آدم حسودی نیستم 

از حسادت نفرت دارم. 

تو این حال خراب و داغون افسوردگی 

متوجه حسادت یکی از رفیقام شدم.

خلاصه پوکیدم.

برای اولین بار به معنای واقعی خندم نمی اومد

نمی تونستم بخندم. 

اومدم یه کتاب تنز بحونم دیدم نمیشه

یا با خودم شوخی کنم 

اونم نشد. 

آخرش خیلی اتفاقی سریال شلوک هلمز افتاد دستم.

 حالمو عوض کرد. 

ولی هنوز یکمی داغونم